ما از حرف هایی که نمی زنیم
به حرف مى افتیم
وَ همانقدر که سکوت خفه مان کرده
این حرف های دنباله دار هم
فاصله بینِ تنفسمان می اندازد.

من با تو حرف دارم و اما همرنگِ سکوت شده ام
من در تو سکوت می کنم و از حرف هایم می مانم
من از حرف به حرف و از سکوت به سکوت 
و سکوت به حرف و از حرف به سکوت 
انقدر در رفت و شد بوده ام
که دیگر برایم تشخیصِ حرف هایی که باید می زدم 
با سکوت هایی که فتح کرده ام 
ساده نیست..

من بر خرمنی از باروت و کبریتم از اشک هایم خیس.
 

-
سیدمحمد مرکبیان